قرآن کریم در آیهی 225 سورهی مبارکه بقره میفرماید: «ولا تجعلوا الله عرضهً لأیمانکم»«خدا را در معرض سوگندهای خود قرار مدهید...»
و منظور این است که حتی برای کارهای نیک اعم از کوچک و بزرگ قسم یاد نکنید و نام خدا را کوچک نکنید چنانچه امام صادق(علیهالسلام) هم میفرمایند: «هیچگاه سوگند به خدا یاد مکنید، چه راستگو باشید چه دروغگو! زیرا خداوند سبحان میفرمایند: خدا را در معرض سوگندهای خود قرار مدهید...»
گفتیم قسم لغو عقوبت اخروی ندارد و در صورت شکستن کفاره هم ندارد؛ اما آیا این دلیل میشود که ما در سخنان خود مرتب قسم بخوریم؟
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند: «آدم احمق برای هر سخنی سوگندی میخورد.»
خود خداوند در قرآن کریم به سه صورت قسم خورده است:
گاهى خداوند به ذات خود قسم مىخورد، مانند: «فو ربّک لنحشرنّهم»
گاهى خداوند به کلام و صفات خویش قسم سوگند یاد مىکند؛ «ص و القرءَان ذى الذّکر» و «ق و القرءَان المجید»
گاهى به مخلوقات خویش قسم مىخورد؛ «و الشّمس و ضحیها و القمر إذا تلیها» و «و التّین و الزّیتون»
اما به راستی چرا خداوند در قرآن قسم یاد میکند؟
فایدهى سوگند آن است که از سویى یقین مؤمن را در دین بیافزاید تا هیچ شکى باقى نماند و از سوى دیگر، بر انکار کافر بیافزاید تا حجت بر او تمام شود.
شخصی «جوحی» را نزد قاضی برد و ده درهم برو دعوی کرد، و او منکر شد قاضی از مدعی گواه طلبید، گفت گواه ندارم، گفت سوگند ده، گفت سوگند او را چه اعتبار؟
هر لحظه خورد هزار سوگند دروغ زآنگونه که در بادیه اعرابی دوغ
جوحی گفت ای قاضی مسلمان درین شهر مثل شما امینی و متدیّنی نیست چون او سوگند مرا قبول ندارد شما از قبل من سوگند خوریدتا خاطر او قرار گیرد.
[لطایفالطوایف]
مالش را که گم کرده بود در دست شخصی دید. گفت آن مال من است و او انکار کرد. نزد قاضی رفتند:
قاضی : «یابن رسول الله! آیا شاهدی بر مدعای خود دارید؟ »
- «خیر!»
- «پس باید قسم بخورید!»
- «هرگز! اگر چند کیسه طلا هم از دست من برود، آنقدر ارزش ندارد که من بخواهم به خاطر آن به نام خدا قسم بخورم چون با این کار نام خدا را کوچک کردهام!»
تا اینجا منظور ما از سوگند لغو، سوگندهایی بود که راست هستند که گفتیم باید از آنها هم پرهیز کرد هرچند عقوبت اخروی ندارد وإلا اگر کسی قسم دروغ بخورد مسلّماً فعل حرام مرتکب شده و به عذاب الهی کیفر خواهد شد:
«چگونه سالم بماند از عذاب خدا کسی که به قسم دروغ شتاب کند.» [امیرالمؤمنین(علیهالسلام)]
«سریعترین عملها از نظر کیفر، سوگند دروغ است.» [امیرالمؤمنین(علیهالسلام)]
قسم یاد کردن از نظر اسلام کار خوبی نیست ولی در عین حال حرام نمیباشد. و اگر به خاطر اهداف مهم تربیتی و اجتماعی و اصلاحی انجام گیرد، ممکن است واجب یا مستحب نیز گردد. ولی با این حال یک سری از سوگندهاست که از نظر اسلام به کلی بی اعتبار است:
1- سوگندهایی که به نام غیر خدا باشد.
2- سوگندهایی که برای انجام کار حرام یا مکروه یا ترک واجب و مستحب باشد. مثل اینکه کسی سوگند یاد کند دین خود را نپردازد. یا با بستگان خویش قطع را بطه کند.
همانگونه که میان داماد و دختر یکی از یاران پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به نام عبدالله بن رواحه اختلافی روی داد. او سوگند یاد کرد که برای اصلاح کار آنها هیچ گونه دخالتی نکند و در این راه گامی برندارد. آیه قرآن نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع و بی اساس اعلام کرد.
قسمهایی که معمولاً از روی عادت برای امور عادی و کمارزش، بر زبان جاری میگردند، در عین حال که نامطلوب و شایستة پرهیز هستند لغو و بیاعتبار شمرده شده و اسلام هیچ گونه عقوبتی را چه دنیوی و چه اخروی بر آن مترتب نمیسازد.اما سوگندهایی که با عزم و اراده و تصمیم جدی و به منظور رسیدن به اهدافی خاص، از انسان صادر میشود، دارای اهمیت بوده و به همین لحاظ دارای اثرات گوناگون وضعی و فقهی هستند. البته لازم به ذکر است که ممنوع بودن سوگند و نامطلوب بودن آن حکمی کلی است; ولی استثناء بردار است. زیرا قسم خوردن نزد حاکم شرع، نه تنها ممنوع و یا مکروه نیست، بلکه در برخی موارد واجب و تنها راه حل خصومتها است.
لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ ...وَ احْفَظُوا أَیْمانَکُمْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» [89 مائده]
خدا شما را به خاطر سوگندهای بیهوده تان بازخواست نمی کند,ولی به خاطر[شکستن] سوگندی که با قصد یاد میکنید، مؤاخذه میکند. ، وقتی که قسم میخورید[و میشکنید.] و سوگندهای خود را حفظ کنید. خداوند بدینگونه آیات خود را برای شما روشن میسازد، باشد که سپاس دارید.
از دیدگاه اسلام، سوگند یاد کردن عملی ناپسند بوده و اجتناب از آن بسیار مطلوب و پسندیده میباشد، اما متفاوت بودن حالات انسان به هنگام سوگند یاد کردن از یک سو و انگیزههای مختلف جهت قسم خوردن از سوی دیگر، موجب برخورد متفاوت قرآن کریم با انواع سوگندها شده است؛
به بیانی واضحتر، خداوند متعال در قرآن کریم آیه در یک جا مسلمین را از هر نوع سوگندی حتی به منظور نیکی و تقوی و اصلاح بین مردم برحذر داشته و سپس در این آیه با تقسیم سوگندها به سوگند لغو و سوگند جدّی، سوگند لغو را فاقد اثر جزایی و فقهی و سوگند جدی را موضوع احکام فقهی و اثرات وضعی قرار داده است.