دوست ناباب: قرآن درباره این نوع از دوستان چنین مىفرماید:و یوم یعض الظالم على یدیه یفول یا ویلتا لیتنى اتخذ فلانا خلیلا لقد اضلنى عن الذکر بعد اذ جائنى (فرقان 29-28)
2. هوای نفس: قرآن در این مورد مىفرماید: ولاتتبع الهوى فیضلک ان سبیل الله (ص 62:)
اضلال و گمراه کردن دیگران انواع مختلفی دارد:
* او را که کفرش برای همگان آشکار شده بود به سمت چوبه دار میکشیدند. ناگهان صدای ابن ابی العوجاء زندیق بلند شد و گفت: حال که مرا میکشید بدانید که من چهار هزار حدیث جعل کردهام و وارد احادیث شما نمودهام و حرام را حلال و حلال را حرام ساختهام!
این بدترین نوع اضلال است، یعنی اضلال آگاهانه به انگیزه گمراه کردن دیگران!
* مدرک دکترای خود را گرفتهایم و هر کجا میرویم ما را به عنوان یک چهرهی علمی میشناسند. از قضا یک بچه دبستانی در حضور دیگران سؤالی از ما میپرسد که پاسخ آن را نمیدانیم.برای حفظ وجهی علمی خود پاسخی میدهیم که میدانیم نادرست است.
این هم نوعی اضلال آگاهانه است منتها بدون انگیزهی گمراه کردن
* در یک بحث علمی، دوست ما که سواد کمی دارد در دفاع از از آموزههای دینی به جدال میپردازد و شکست میخورد و این باعث بوجود آمدن تردید در حاضران جلسه میشود.
این، اضلال نا آگاهانه است.
* خلیفه دوم وارد مسجد میشود و میبیند مردم پراکنده ایستاده و نماز مستحبی میخوانند. فرمان میدهد از آن به بعد نمازهای مستحبی را به جماعت بخوانند! فردای آن روز وارد مسجد میشود و میبیند که همه به جماعت نماز مستحبی میخوانند؛ با خود میگوید چه بدعت خوبی گذاردم!
اضلال و گمراه کردن دیگران به روش بدعت و نوآوری
در تاریخ به مواردی برمیخوریم که پسر، پدر را از مسیر حقیقت گمراه نموده است:
جنگ جمل با پیروزی امیرالمؤمنین به پایان رسیده بود. وقتی حضرت از کنار جنازهی «زبیر»[که در لشکر دشمن بود] عبور میکرد توقف نموده، فرمود: «زبیر همواره از ما اهل بیت بود تا آن زمان که فرزند شوم و ناشایستهاش«عبدالله» بزرگ شد!»
اضلال و گمراه کردن دیگران از مسیر حق و هدایت، آنقدر مصیبت بار است که در روایات به کشتن دیگران تشبیه شده است. چراکه اگر کسی را گمراه کردیم، درواقع او را از حیات پاکیزهی ابدی در بهشت محروم ساختهایم و این نوعی مرگ و بلکه بدتر از مرگ است.
از امام صادق(علیهالسلام) در باره تفسیر این آیه سؤال شد:«هرکس دیگری را [به ناحق] بکشد، چنان است که همهی مردم را کشته است..»[32 مائده])؛ حضرت در پاسخ فرمودند: «و من أخرجها من هدیً ألی ضلالٍ فقد واللهِ أماتها...» و کسی که او را از هدایت به سوی گمراهی خارج سازد، همانا سوگند به خدا که او را کشته است!
...وَلا تَتَّبِعُوا أهواءَ قَومٍ قَد ضَلّوا مِن قَبلِ وَ أضَلّوا کَثیراً وَ ضَلّوا عَن سَواءِ السَّبیلِ»[77 مائده]
گمراهی مراحلی دارد :
ابتدا انسان خود گمراه میشود؛(ضلوا)
سپس دیگران را گمراه میکند؛(اضلوا)
کم کم از هدایت به حق برای همیشه باز میماند؛(ضلوا عن سواء السبیل)
«قُل یا أهْلَ الکِتابِ لا تَغلوا فی دینِکُم غَیرَ الحَقّ وَلا تَتَّبِعُوا أهواءَ قَومٍ قَد ضَلّوا مِن قَبلِ وَ أضَلّوا کَثیراً وَ ضَلّوا عَن سَواءِ السَّبیلِ» [77 مائده]
«بگو ای اهل کتاب؛دردین خودبه ناحق زیادهروی وغلوّ نکنیدوازهواوهوس قومی که پیش از این هم خود گمراه شدند و هم بسیاری را گمراه کردند و از راه راست به دور افتادند، پیروی نکنید.»
****
راه راست همان چیزی است که ما همه روزه در نمازهایمان در اولین خواستهمان از خداوند، طلب هدایت به سمت آن را داریم؛(اهدناالصراط المستقیم). در احادیث و آیات دیگر قرآن، راه راست همان راه ائمهاطهار(علیهمالسلام) معرفی شده چنانچه در حدیثی از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میخوانیم : «أناالصراطالمستقیم»
انحراف از مسیر ائمهاطهار(علیهمالسلام) یعنی انحراف از همان راه راست هدایت که این انحراف، مساوی است با ضلالت و گمراهی
اما گاهی انسان علاوه بر اینکه خود گمراه است دیگران را نیز گمراه میکند که به آن «اضلال» گویند.
ریا انواع و اشکال مختلفی دارد؛ با مثال های جالبی بحث ریا را به پایان میبرم:
* از اینکه دیگران دربارهمان بگویند«به تازگی آهسته صحبت میکند و از شدت کمخوری رنگش زرد شده و حدقه چشمش گود شده است.» لذت میبریم! [ریاء بدن]
راه جلوگیری: حضرت عیسی? (علیهالسلام) میفرماید: «هنگامی که روزه میگیرید سرتان را روغن بزنید موهایتان را شانه کنید و در چشم سرمه بکشید.»
* مهر داغ را که گذاشتهاست روی بخاری تا سیاهیاش برود، برمیدارد و به خیال خودش برای اینکه مبادا نماز اول وقتش فوت شود!!! سریع به نماز میایستد و سر بر مهر داغ میگذارد!!! [ریاء بوسیله قیافه؛ مثل باقی گذاردن اثر سجده بر پیشانی!]
* تسبیح را در دست میگیریم و برای اینکه کسی متوجه نشود که ذکر میگوییم! دستمان را جلوی دهان میگیریم، صدای سوتِ «سبحان الله» را هم که نمیشود کاری کرد! [ریاء بوسیلهی گفتار]
* جلو میایستیم و عدهای هم به ما اقتدا میکنند. بر خلاف همیشه اذکار اضافهتری میگوییم یا سعی میکنیم با ترتیل حمد و سوره را بخوانیم تا نماز خوبی برای دوستان خوانده باشیم تا مبادا نمازشان اشکال پیدا کند!!! [ریاء بوسیله اعمال]
* هر هفته به جلسهی یکی از علماء و بزرگان میرویم و برای دوستان هم تأسف میخوریم که چرا از اینگونه محافل غافلند! [ریاء بوسیله رفت و آمد با عبّاد و زهّاد و ....]
پس در هر نوع عمل و رفتاری ریا کردن ممکن است. مواظب دام شیطان باشیم.