پرسیدم «چرا بعضی فقیرند و بعضی ثروتمند؟ آیا این تبعیض نیست؟!»
امام صادق «علیهالسلام» فرمودند: «آیا فکر میکنی خداوند به بعضی ثروت داده است چون مقام و منزلت داشتهاند و بعضی را بی چیز کرده چون پست و کم ارزش بودهاند؟»
فقط نگاه میکردم و سکوت...
- «این طور نیست؛ ثروت امانتی است از طرف خدا نزد مردم. ثروتمندان باید با میانه روی زندگی کنند و هرچه از پولشان زیاد آمد به فقرا بدهند وگرنه هرچه خرج میکنند حرام است!»
حکیمی را پرسیدند از سخاوت و شجاعت کدام بهتر است؟ گفت آنکه را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست!
نماند حاتم طائی ولیک تا به ابد بماند نام بلندش به نیکوی مشهور
زکاتمال بهدرکن، که فُضلهی رز را چو باغبان بزند بیشتر دهد انگور
(گلستان سعدی)
****
انسانها عموماً فکر میکنند با بخل و نگه داشتن مالی که در اختیار دارند، مال و رزق خود را حفظ میکنند؛ ولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) قاعدهی دیگری را پیشنهاد میکنند و میفرمایند: «استنزلوا الرزق بالصدقه؛» «رزق خود را با صدقه فرود آرید.»
از طریق صدقه دادن شرایطی در نظام عالم فراهم میشود که رزقت را آسان بهدست میآوری چون بخل انسان را مادی و دنیایی میکند و راههای معنوی ایجاد رزق را بر روی او میبندد ولی با صدقه دادن عوامل معنوی موجب میشوند که رزق آسانتر بهدست آید همچنانکه به فرمودهی پیامبر (صلیالله علیه و آله) با گناه، رزق از دسترس انسانها دور میشود. استاد طاهرزاده
یا أیّها الَّذِینَ ءَامَنُوا أنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَأتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلا خُلَّهٌ وَلا شَفاعَهٌ وَالْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ [254. بقره]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی هست و نه دوستی و شفاعتی، از آنچه روزیتان کردهایم انفاق کنید و [بدانید که] کافران، همان ستمگرانند.
****
در این آیه خداوند اهرمهایی را برای تشویق مردم به انفاق به کار برده است:
1) آنچه داری، ما به تو دادهایم و فکر نکن چیزی از خودت داری (رَزَقناکُم)
2) لازم نیست همه آنچه داری را ببخشی، بلکه مقداری از آن را به دیگران ببخش (مِمّا)
3) این انفاق برای قیامت تو از هر دوستی بهتر است. (یَأتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلا خُلَّهٌ وَلا شَفاعَهٌ)
****
انفاق دو نوع است:
1- انفاق مادی که خود شامل انفاق واجب مثل زکات و انفاق مستحب مثل کمک مالی به نیازمندان میشود.
2- انفاق معنوی مثل تعلیم دانش به دیگران
که این آیهی شریفه همهی انواع انفاق را شامل میشود.
****
پایان آیه کافران را ظالم و ستمکار معرفی میکند. چون کافران با ترک انفاق هم به خود ظلم میکنند هم به جامعه؛
به خود ستم میکنند چون با ترک انفاق و سایر واجبات دینی خود را از بزرگترین سعادتها در قیامت محروم میکنند،
و به جامعه ستم میکنند چون کفر سرچشمه قساوت، سنگدلی و دنیا پرستی است که اینها همه سرچشمه ظلم و ستم هستند.
****
چه زیباست در سالروز ولادت کریم اهل بیت، - همو که دوبار تمام دارائی خود را در راه خدا انفاق کرد و سه بار داراییاش را به دو نصف تقسیم کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد – در شرایطی که عده کثیری از بندگان خدا که اکثریت مطلق آنها مسلمان هستند، در سومالی وکشورهای همسایهاش از قحطی و فقر و گرسنگی رنج میبرند، به آن امام همام اقتدا کنیم و به توصیهءقرآن عمل کنیم باشد که در آن روزی که واقعا دستهایمان خالی است مورد مغفرت رب کریم قرار گیریم.
خداوند در قرآن کریم یا معصومین (علیهمالسلام) در احادیث ثواب خیلی از چیزها را مشخص کردهاند. مثلاً گفتهاند فلان عمل رزق و روزی را زیاد میکند یا فلان عمل نورانیت میآورد. اما گاهی ثواب و پاداش یک کار از بس بزرگ است آشکارا بیان نمیشود. مثلاً خدا در قرآن در مورد نمازشبخوانها فرموده: «هیچ کس نمیداند چه چشم روشنیها و پاداشهایی برای آنها در نظر گرفتهشدهاست» (سورهمبارکه سجده. آیه 17) یعنی پاداش آنها قابل توصیف نیست.
در حدیث قدسی هم آمده که خداوند میفرماید: «روزه برای من است و من، خودم پاداش آن را میدهم.»؛«الصوم لی و أنا اُجزی به»
با قافلهای همراه بودم. گرفتار دزدان شده و غارت شدیم. وقت غذا خوردن فهمیدم رئیس آنها روزه است! گفتم: دزدی میکنی، روزه هم میگیری؟! این دیگر رسم کجاست؟!گفت: بین خود و خدا یک کوره راه برای آشتی باقی گذاردم.مدتها گذشت تا اینکه او را در مکه در حال طواف دیدم!
مرا شناخت. گفتم تو کجا اینجا کجا؟ گفت: همان روزهها مرا نجات داد. (احلی من العسل. ج1.ص92)
بی جهت نیست که رسول گرامی اسلام(ص) نتیجهء نهایی30 روز صیام را نجات بنده میداند:«ماه رمضان ، آغازش رحمت است و میانه اش بخشایش و پایانش نجات از آتش است.»
درست است که روزه یعنی حفظ شکم از خوردن و آشامیدن و رعایت آداب ظاهری که در احکام بیان شده است و نیز در حدیث ازپیامبر اسلام (ص) داریم: «با تشنگی و گرسنگی با نفسهایتان مبارزه کنید، همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست و عملی دوست داشتنیتر از گرسنگی و تشنگی نزد خدا نیست.» اما نباید اینطور فکر کنیم که «روزه گرفتن که کاری ندارد! نمیخوریم و نمیآشامیم! » چراکه روزه تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست، و اتفاقاً این دو کار آسانترین بخش روزه است. چنانچه رسول خدا (صلیالله علیه و آله) میفرمایند: «آسانترین چیزی که خداوند بر روزه دار واجب نموده، خودداری از خوردن و آشامیدن است.»
بنابراین هدف اصلی روزه حفظ چشم و گوش و دست و زبان و قلب از گناه است و این همان تقوی است. به همین دلیل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایند: «روزهی قلب بهتر از روزهی زبان و روزهی زبان بهتر از روزهی شکم است.» و همچنین در حدیث دیگری داریم: «روزی که روزه هستی با روزی که روزه نیستی باید باهم فرق داشته باشند.»
هدف از روزه تقوا و پرهیزگاری است. آزادی از قفس غرائز و هوسهای شیطانی و بازسازی معنوی روح و تن. رهایی از کمند عادات خوردنی و خوابیدنی روزمره و پرواز به سوی زندگی با کیفیتی فراتر از یک زندگی معمولی. رهایی از وابستگیهایی که انسان ذره ذره، خودش برای خودش ایجاد کرده و گسستن زنجیرهایی که انسان خودش به دور خودش پیچیده. پس گرسنگی تنها بخشی از هدف روزه است. بنابراین نباید فکر کنیم با پرخوری در سحر و یا خواب زیاد و ... زرنگی کردهایم و در روزههایمان اصلاً گرسنه نشدهایم؛ بلکه با این کار اصلاً هدف روزه را خراب کردهایم.
البته حواسمان باشد حالا که قرار است رنجی متحمل شویم مواظب باشیم مصداق این حدیث نباشیم:«کم من صائمٍ لیس من صیامه إلا ظمأ»: «چه بسیارند روزهدارانی که بهرهشان از روزه فقط تشنگی است.»
برخی عبادات مخفیاند. برخی علنی. مثلا ذکر لاأله ألاالله از جنبههای مختلف ذکر با ارزشی است از جمله از این نظر که تنها ذکری است که هنگام گفتن آن، لب انسان تکان نمیخورد یعنی ذکر مخفی است. یا انفاق اگر به طور مخفیانه صورت پذیرد زمین تا آسمان با انفاق آشکار تفاوت دارد. اصلاً عبادت مخفی ارزش فوقالعادهای دارد. از این جهت است که پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: اَعْظَمَ الْعِبادةِ اَجْرَا أَخْفیها. بالاترین عبادت از نظر پاداش، مخفی ترین آن هاست. [میزان الحکمه.ج4.ص339]
روزه هم عبادت مخفی است؛ نماز، حج، جهاد، زکات و خمس را مردم میبیند اما روزه دیدنی نیست. مخصوصاً روزههای مستحبی در طول سال که غوغا است.پس یادمان باشد حال که توفیق انجام عبادت باارزشی همچون روزه در ماه مبارکی همچون رمضان نصیبمان شده مبادا با بی مبالاتی و انجام امور سخیف که هر چند مبطل روزه نیستند اما کاری عبس و بیهوده به شمار میروند، از ارزش آن بکاهیم.
برخی از چربیها، زواید و سموم در بدن از بین نمیرود مگر با گرسنگی. افراد روزهداری که دهانشان بو میدهد یا زبانشان زرد میشود، علامت همین سوختن سموم داخلی است. لذا پزشکان غیر مسلمان نظیر «الکسی سوفورین» دانشمند روسی هم قبول دارند روزه یا به تعبیر آنها امساک، بیماریهای زیادی را مداوا میکند. رسول خدا (صلیالله علیه و آله) نیز میفرمایند:«صوموا تصحوا»: «روزه بگیرید تا تندرست باشید.»
البته روزه موجب تندرستی میشود اما اگر از ما بپرسند چرا روزه میگیرید؟ مبادا بگوییم برای سلامت و تندرستی! بلکه تمام عبادات باید برای رضای خدا و با نیت بندگی و عبودیت باشد تا مورد قبول واقع شود!
امام خیلی مقید بودند که اسراف نشود؛ یعنی چراغ اتاق مطالعهشان را نمیگذاشتند در غیر وقت مطالعه روشن باشد. چراغ راهرو را روشن نمیکردند و می گفتند: از آن طرف نمیتوانم خاموشش کنم، روشن میماند. یک دستمال کاغذی را دو قسمت میکردند و به صورت نصفه استفاده می نمودند. یک لیوان آب را صبح میگذاشتند و تا شب از همان لیوان استفاده می کردند. یعنی باقیماندهی آب لیوان را دور نمیریختند و میگفتند: اسراف است. یک چیزی روی آن میگذاشتند و تا شب آب لیوان را میخورند.
[برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره). ج2]