شخصی از مقام والایی برکنار شده بود. روزی از کنار مسجد میگذشت. پیرمردی به او سلام کرد و او پاسخ داد. پیرمرد گفت: «فلانی؛ تا دیروز که پست و مقام داشتی جواب سلام ما را نمیدادی؟! چه شده است حالا جواب میدهی؟!!!»
مرد با تعجب بسیار پرسید: «مگر تو کجا میایستادی و سلام میکردی؟!!!»
پیرمرد گفت : «کنار همین منارهی مسجد که الآن ایستادهام.»
مرد گفت: «خدا پدرت را بیامرزد؛ من تا دیروز خود این مناره را هم نمیدیدم چه برسد به تو!!!»