در کربلا در حرم حضرت ابالفضل، کودکی که بالای مناره رفته بود پرتاب میشود و میافتد. پیرمردی میبیند و میگوید: بایست. و کودک در هوا معلق میایستد و مردم حیرت زده میدوند، کودک را میگیرند و رویزمین میگذارند. به سراغ پیرمرد میروند که تو کیستی؟ خضر نبی؟ یاران نزدیک امام زمان؟ یا...
پیرمرد میگوید : نه، من باربر و حمالی در کربلا بیش نیستم! مردم تعجب میکنند که آخر چگونه ممکن است؟ پیرمرد میگوید: خیلی عادی و طبیعی است؛ چون یک عمر خداوند امرو نهی کرده و من همیشه به واجبات و محرمات الهی پایبند بودم، هرگز گناه نکردهام و همیشه دستورات الهی را انجام دادهام. حالا من یک تقاضا از خدا کردهام و او هم به درخواست من عمل کرده و این خیلی عادی است.
این که در سورهی حمد میگوییم «اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ» همین پیام را دارد. هرچه اهل عبادت و اطاعت الهی باشیم میتوانیم توقع داشته باشیم که به همان اندازه خدا به دعا و استعانت ما توجه کند.
راستی؛ ما چقدر در گفتن این جمله به خداوند در نمازهایمان صداقت داریم؟