اضلال و گمراه کردن دیگران انواع مختلفی دارد:
* او را که کفرش برای همگان آشکار شده بود به سمت چوبه دار میکشیدند. ناگهان صدای ابن ابی العوجاء زندیق بلند شد و گفت: حال که مرا میکشید بدانید که من چهار هزار حدیث جعل کردهام و وارد احادیث شما نمودهام و حرام را حلال و حلال را حرام ساختهام!
این بدترین نوع اضلال است، یعنی اضلال آگاهانه به انگیزه گمراه کردن دیگران!
* مدرک دکترای خود را گرفتهایم و هر کجا میرویم ما را به عنوان یک چهرهی علمی میشناسند. از قضا یک بچه دبستانی در حضور دیگران سؤالی از ما میپرسد که پاسخ آن را نمیدانیم.برای حفظ وجهی علمی خود پاسخی میدهیم که میدانیم نادرست است.
این هم نوعی اضلال آگاهانه است منتها بدون انگیزهی گمراه کردن
* در یک بحث علمی، دوست ما که سواد کمی دارد در دفاع از از آموزههای دینی به جدال میپردازد و شکست میخورد و این باعث بوجود آمدن تردید در حاضران جلسه میشود.
این، اضلال نا آگاهانه است.
* خلیفه دوم وارد مسجد میشود و میبیند مردم پراکنده ایستاده و نماز مستحبی میخوانند. فرمان میدهد از آن به بعد نمازهای مستحبی را به جماعت بخوانند! فردای آن روز وارد مسجد میشود و میبیند که همه به جماعت نماز مستحبی میخوانند؛ با خود میگوید چه بدعت خوبی گذاردم!
اضلال و گمراه کردن دیگران به روش بدعت و نوآوری