کنار کعبه ایستاده بودند. پرسید: ای جابر ! حرمت مؤمن بیشتر است یا کعبه؟
- شما بفرمایید یا رسول الله!
- حضرت به کعبه نظر افکند و فرمود: آفرین بر تو، خانهاى که چقدر بزرگى و احترام تو چقدر زیاد است سوگند به خدا، احترام مؤمن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یک جهت است (که خونریزى در تو حرام است)، ولى مؤمن از سه جهت احترام دارد:
1)خون وى محترم است.
2)مال او حرمت دارد.
3) بدگمانى نسبت به او حرام است.
«بپرهیز از اینکه طعنه زننده باشی بر مردم و نسبت به خویش سهل انگار، که در این صورت گناه تو بزرگ خواهد بود و از پاداش و ثواب محروم خواهی ماند.» [امیرالمؤمنین(علیهالسلام)- غررالحکم]
همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی نگهی به خویشتن کن که همه گناه داری
ره طالبان عقبی کرم است و فضل و احسان تو چه از نشان مردی به جز از کلاه داری؟
تو حساب خویشتن کن نه حساب خلق سعدی که بضاعت قیامت، عمل تباه داری
زخم زبان به طور کلی ممنوع و ناپسند است اما در امر دین بسیار نکوهیدهتر از نیش سخن در امور عادی است تا آنجا که این نوع طعن را موجب پدید آمدن کفر دانستهاند. امام صادقعلیهالسلام: «هرکس در دین شما طعنه زند به تحقیق کفر ورزیدهاست.»
مثلاً یکی از دوستانمان در جمع، تذکر میدهد که غیبت نکنیم؛ ما که میبینیم عیشمان کوفتمان شد در پاسخ میگوییم: «این شیخبازیها به شما نیامدهاست!»
* مسخره کردن و استهزاء نیز یکى دیگر از محرّمات (که از عوامل غیبت هم به شمار مىرود) است و شک نیست که سخریّه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیف الایمان را وادار به غیبت مىکند. آرى، هستند کسانى که به منظور بى اعتبار کردن دیگران از عامل تمسخر بهره مىگیرند و براى مجلس آرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مىگذارند. قرآن کریم از این عمل شدیدا نهى کرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مىکند و مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند، شاید آنها که مورد استهزاء واقع مىشوند بهتر از مسخره کنندگان باشند.»[11 حجرات]
طعنه زدن به معنای عیبجوئی کردن و مجازاً، توبیخ و سرزنش کردن ، بد گفتن و خرده گرفتن بر دیگران است. عیب جویی و طعنه به هر نحو و شکل(چه با دست، چه با چشم، چه با زبان و ...) ممنوع و حرام است. چنانچه خداوند در جای دیگر میفرماید:«ویلٌ لکلّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»؛ که « هُمَزَهٍ » به معنای عیب جویی از طریق چشم و ابرو و « لُمَزَهٍ » به معنای عیبجویی با زبان است که هر دو حرام و ممنوع است.
« ما مِن اِنْسانٍ یَطعَنُ فِی عَیْنِ مُؤمِنٍ إِلّا ماتَ بِشَرِّ مِیتَهٍ و کانَ قِمْناً أَنْ لا یَرجِعَ إِلی خیرٍ» (امام باقر علیهالسلام)
هیچ انسانی در حضور مؤمنی به او طعنه نمیزند، مگر آنکه به بدترین مرگ از دنیا برود و سزاوار است که به خیر باز نگردد.(کافی ، ج2 ، ص 361)
طعنه و استهزاء در ظاهر یک گناه ولی در باطن چند گناه است: گناهان تحقیر و خوار کردن، بردن آبروی مؤمن، کشف عیوب، اختلاف افکنی، غیبت، کینه، فتنه، تحریک و انتقام.
یک نگاه به رفتارمون تو همین امروز داشته باشیم. آیا مواظب حرف زدنمون بودیم؟ چقدر به افراد طعنه زدیم؟ چقدر حرفایی که میتونستیم بدون طعنه بگیم با طعنه و استهزاء گفتیم؟ نکنه واقعا میخوایم به بدترین مرگها بمیریم؟